رابطه ایمن
به نام مهربان بخشنده، خدایی که همیشه کافی است
چگونه رابطه ایمن و سالم داشته باشیم ؟
وقتی به دردهای عمیق انسانها فکر میکنیم، متوجه یک راز می شویم، اینکه اکثر دردها به نوعی به انسانی یا رابطه ای متصل شده. ناراحتی ها مربوط به اشیاء و ابزار و امکانات و ماشین ها یا مکان خاص نمی شود. اگر خوب دقیق شویم اون درد، به رفتار یا گفتار انسانی دیگر چسبیده. و جالبه که شادی هم در ذهن اکثر افراد، به انسانی دیگر ، متصل شده…
گرچه حضور انسانها ، قابل احترام است اما به اعتقاد من، حضور انسانهای ایمن و ارزشمند، بزرگترین ثروت معنوی است. ما در روابط به نوعی هم میتونیم عمیق ترین شادی ها و هم عمیق ترین رنج ها را تجربه کنیم. و روابط ما بخش مهمی از زندگی ما هستند . اما چه کسی تعیین میکند که رابطه به محیطی ایمن و سالم ، تبدیل شود ؟ به جرات میتونم بگم ، این خود ما هستیم که نوع رابطه را با طرز فکرمون و میزان آگاهی مون ، تبدیل به بستری از خشم و رنجش یا آرامش و امنیت می کنیم.
ما زیباترین لحظات زندگی مون را با حضور انسانهایی که برامون مهم بودند، سپری کردیم. خنده های ما در تنهایی و خلوت نبوده. بلکه، با کسانی می خندیم که با آنها در ارتباط هستیم. خاطرات زندگی مون کنار کسانی که برامون مهم بودند، ساخته شد. هر جای زندگی را نگاه کنیم ، متوجه حضور دیگری هم می شویم.
و زیباترین لحظات را کنار کسانی تجربه کردیم که راه مراقبت کردن را بلد بودند و ایمن بودند.
انسانهای ایمن، قبل از هر چیز به خود، امنیت بخشیدند. و عظمت روح بزرگشون به قلب دیگری هم، شفا می بخشد. و کوچکی وجود دیگران و رفتارهای حقیر دیگری، آنها را کوچک نمیکند.اینها خوب بلدن با کلامشون ، از دیگری مراقبت کنند. حرفی نمی زنند که چشمی خیس شود یا دلی بشکند. سخن شون در راستای ارزشمندی دیگری است. کلامشون اعتبار و اقتدار می بخشه. امید می بخشه و غبار غم از قلبها پاک میکنه. نگاهشون طوری است گوئی، خدا مقابلت نشسته و تو را می نگرد. در نگاهشون تحسینی است که به تو قوت قلب می بخشد. در نگاهشون ، زیبایی های درونت دیده میشود. به هر جایی وارد شوند فارغ از منیت و توجه طلبی، به سایرین مهربانی و عشق و احترام می بخشند.
فرد ایمن، خودش را در محراب خداوند، تطهیر کرده . دوستی آنها با خداوند به قدری عمیق است که، امنیت و آرامش درون را ، از پروردگار گرفتند. و به منبعی متصل هستند که هر لحظه بهش دسترسی دارند. مهربانی را بخاطر مهربانی، صداقت را به خاطر صداقت زندگی میکنند. زیرا که در پیشگاه خداوند، پی به ارزش خود بردند. و عبایی ندارند از ابراز عشق و اینکه عاشقانه همراه تو قدم بزنند. عبایی از قضاوت ندارند. آنها به خاطر حفظ شان الهی ، درونشون را به خیانت آلوده نمی کنند. زیرا خود را قابل احترام و لایق وفاداری می بینند.
فرد ایمن، چون به عظمت روح خود واقف است و از خویشتن الهی خود مراقبت کرده، خوب بلده از قلب و روح دیگری هم مراقبت کنه. آنها مهربانند نه به این خاطر که مهربانی دریافت کنند بلکه به این دلیل که، با خود در صلح و مهربانی اند و مهربانی را که خصلت، ذات خویش است، ستایش میکنند. مهربانند به خاطر خود مهربانی نه از روی نیاز.
کنارشون عبایی نداری از اینکه درباره رنج های درونت ، سخن بگویی . چون آنقدر در خود به بزرگی رسیدند که از درد دیگری برای نقطه ضعف و آزار او ،استفاده نمیکنند. و زمانی که با تو حرف می زنند ، طوری تو را مرکز توجه قرار می دهند گویی همه چیز ، تعطیل شده و تنها تو، وجود داری .
اما چگونه یک انسان به چنین درکی از امنیت میرسد که به خود و دیگران ، ایمنی و ارزشمندی می بخشد؟
تفاوت این افراد به نظام فکری و ارزشی آنها برمیگردد. چنین رفتارهایی مستلزم داشتن روحی بزرگ است و روحی بزرگ می شود که، به عظمتی بی نهایت خود را متصل کرده. و به پروردگار متکی باشد. این افراد در نزدیکی به خداوند، امن شده اند و همه چیز و همه کس را جلوه او می بینند. اندیشه و زبان و کردار شان را با قرابت با او، تطهیر میکنند . و مهمترین ارزش آنها دوستی با پروردگار است . و برای حفظ این دوستی از اندیشه و گفتار و کردار خود مراقبت میکنند و به دیگران عزت می بخشند. آنها باور دارند، معنوی بودن عبادت صرف نیست بلکه ، به رفتارهای الهی است. و خدا را در رفتارشون ، زندگی میکنند. اندیشه آنها مبتنی بر موحد بودن و عشق ورزی است. زیرا که کار پروردگار، همه عشق و مهربانی است. برایشان فرقی نمیکند کی هستی و چه داری و در برابرشان چگونه رفتار کردی، باز هم به خوب بودنشون ادامه می دهند. چون رفتار انسانها را از ذاتشون جدا می بینند. آنها دیگری را جزئی از خود می بینند و هیچ تمایزی بین خود و دیگری نمی بینند.
و چنین اندیشه ای، خالق رابطه های سالم می شود.
برای ایمن بودن و داشتن رابطه ای مملو از اشتیاق و آرامش و عشق، لازم نیست به انواع تکنیکهای دلفریبی، متوسل شویم. کافی است با باورهای الهی درست، با خدای درون خویش ، هماهنگ شویم. با خود که به صلح رسیدیم، دنیای بیرون هم پراز آرامش میشود. انسانی که به منبع عشق بی نهایت متصل میشود، روحی بزرگ خواهد داشت. و آرامش خود را از دیگری طلب نمیکند . بلکه از خالق خود ایمنی و آرامش را می طلبد . چنین انسانی آنقدر قلبش با لذت ایمان، بزرگ شده و جلا گرفته که هرکس در نزدیکی او قرار می گیرد، سهمی از آرامش میبرد. دیدگاه آنها این است که تا انسانی به خود بها ندهد، هرگز نمی تواند از قلب دیگری مراقبت کند. لذا دست از تلاش برای تغییر دیگران برمی دارند و درون خود را آباد میکنند تا خرابی های بیرون ساخته شود. آنها زیباترین رابطه را با خود دارند.
او در برابر هر فردی قرار بگیرد ، بر این باور است که خدایی را ملاقات میکند و هر انسانی را فرستاده خداوند و مربی خود می بیند. حتی در آسیبهایی که از سمت دیگری میخورند، بر این باورند که هر درد و هر انسانی معلم معنوی او برای ارتقای روحش می باشد. به همین خاطر به جای کینه گرفتن به درس های جدید زندگی می اندیشند و باور دارند هرچه پیش آید خداوند را در کنار خود دارند. و به سمت خیر پیش می روند.
اگر در مجاورت چنین فردی هستی بدان، یکی از دوستان پروردگار را داری. پس، تا میتوانی در اندیشه او کنجکاوی کن . روح های بزرگ ، محصول اندیشه های بزرگ هستند. یقین داشته باش تو هم روح بزرگی داری و با آموزش و برخورداری از باورهای الهی میتوانی، یکی از همین افراد ایمن باشی و در روابطت، به آسودگی برسی.
به خاطر داشته باش ، داشتن رابطه سالم مستلزم مسئولیت پذیری است. اگر با این دیدگاه وارد رابطه میشوی که دیگری از تو مراقبت کند و به تو احساس بهتری نسبت به خودت بدهد، و او را مسئول حال خوب و بدت می بینی، این طرز فکر آرامش را از تو دور میکند و نهایتا به تنهایی میرسی. تا زمانی که آرامش و شادی و امنیت را از دیگری طلب میکنی، محکومی به از دست دادن آرامش ، توسط همان دیگری…
قبل از ورود به هر رابطه ای ، اول با خودت به هماهنگی برس. آموزش ببین . راه عزتمندی را یاد بگیر . از ارزشمندی خودت مراقبت کن. عزت نفس خود را بساز . وقتی یاد گرفتی دنیای خود را زیبا بسازی آنگاه از روی اشتیاق ، نه از روی نیاز ، وارد رابطه شو. قبل از هر رابطه ای اول خود را با پروردگار ایمن بساز . مهمترین رابطه های ما از رابطه با خود و رابطه با خداوند ، جلا و زیبایی میگیرد. انسانی که خود را به منبع بی نهایت عشق ، متصل میکند ، در ارتعاش بی نیازی ، به راحتی میتواند به دیگران بی هیچ قید و شرط و بهانه ای عشق بورزد. و در رابطه در اوج اقتدار، لذت ببرد. چنین فردی گدای عشق و توجه نیست زیرا منبع توجه را خودش و خداوند، قرار داده.
به اعتقاد من پروردگار، از طریق عشق دیگران، به ما عشق خود را نشان میدهد. پس آگاه باش ( دوستت دارم ) هایی که میشنوی ( دوستت دارم ) خدایی است که خوب میداند ، قیمت قلب تو چقدر هست.
شاید در گذشته بخاطر ورود به رابطه های ناسالم، آسیبهای زیادی خوردی. شاید به جنس مخالف بی اعتماد شدی یا شاید…
اما یک حقیقت وجود دارد ، هر انسانی که ملاقات می کنی ، یکی از بخش هاو جنبه های روحی تو را ، بهت نشون میده . اگه با فرد مهربان و حمایتکر روبرو شدی ، به این معنی است که ویژگی حمایتگری در تو بوده . فرد خائن به تو این پیام را میدهد که درون تو ، یک خود ناامن وجود داره . پس باید مسئولیت این خود ناامن را بپذیری . با این بخش وجودت ملاقات کنی. باورهای ناامن کننده درونت را پیدا کنی و باورهای ایمن کننده الهی را جایگزین کنی. از این بخش آسیب پذیرت حمایت کن. صادقانه باهاش ملاقات کن. بهش عشق بورز. ازش دلجویی کن و با پروردگار ، او را ایمن نگه دار .و تا به ترمیم و شفای قلبت نپرداختی، برای التیام زخم های کهنه ات هرگز، وارد رابطه جدید نشو. میدونم پذیرش اینکه خودمون مسئول برخوردها و اتفاق ها در رابطه هستیم، کار راحتی نیست اما ، چه بخواهی یا نخواهی حقیقت زندگی همین است که هرآنچه تجربه میکنیم ، یا با هرکس ملاقات میکنیم، جلوه ای از درون ما هست . پس برای تغییر اتفاقات و ورود آدم های مناسب ، لازمه سری به خود و باورهای خود بزنیم . هر جا که در درون قدرت را به جای پروردگار ، به دیگری دادیم، رنج کشیدیم. قدرت را به خالق عشق بده . وجودت را غرق عشق او بکن. هرچه به خداوند محتاج تر شوی از غیر او بی نیاز تر میشوی. رهایی حقیقی در هر رابطه ، از جایی شروع میشود که تو باور داشته باشی تنها و تنها محتاج پروردگار هستی. هرچه به خدا وابسته تر باشیم ، از وابستگی در روابط رهاتر میشویم. هرچه با پروردگار به امنیت برسیم ، افراد مناسب و امن تری را به خود جذب میکنیم. آگاه باش که برای رسیدن به هر چیز باید باشی تا، بشود. وقتی رفتار تو خداگونه شد، انسان بزرگ خدا گونه را هم ، جذب میکنی.
خودت را بخاطر آسیبها و از دست دادن رابطه هایی که دوست داشتی ملامت و قضاوت نکن. میدونم از دست دادن کسی که دوست داری سخته اما ، سخت تر از اون ، از دست دادن خودت هست. پس باور کن که هرچه اندیشه تو ، در جهت حمایت از خودت باشد ، و هرچه به خودت نزدیکتر و عاشق تر باشی، آدم های امن تری را به خود جذب میکنی. خودت را با همه آسیبهایی که دیدی دوست بدار. با خودت با عزت و مهربانی رفتار کن و خود را لایق عشق ببین. و بدان تنها مسیر خوشبختی ، از جاده آگاهی و عشق به خود، میگذرد. با تغییر باورهایت، رابطه های تو هم تغییر میکند. در اینجا چند تا از باورهای الهی را در باره رابطه برات مینویسم. اینها باورهایی بودند که بارها خودم تکرار کردم. و ازشون نتیجه دلخواه را در رابطه گرفتم و به من عزت و اقتدار بخشیدند. سعی کن هر روز آنها را تکرار کنی تا به درونت نفوذ کند . آنگاه که در سطح ناهشیار ، پذیرفتی، مطمئن باش مدل روابطت هم تغییر میکند. همیشه عشق و رابطه مناسب را از خداوند طلب کن.
دوست خوبم، امنیت و عشق بر قلب مقدست. عاشقتم
باورهای ایمن کننده در رابطه :
-من، مهمترین اولویت زندگی خودم هستم
-با خداوند همیشه در امنیت و آرامش هستم
-خداوند عاشق منه و با عشق الهی ایمن هستم
-من مسئول مراقبت از خودم و احساساتم هستم
-من ، خودم را لایق عشق می بینم
-من ، ایمن و امن کننده هستم
-هرآنچه پیش آید به نفع من هست
-خدایا شکرت بابت هر لحظه عشقی که از شریکم دریافت میکنم
دیدگاهتان را بنویسید