عزت نفس

به نام مهربان بخشنده. خدایی که همیشه کافی است

عزت نفس

بارها با افرادی روبرو شدم که در عین داشتن توانایی های منحصر به فرد، به موقعیت های دلخواهشون نرسیدند.خیلی از اونها چهره های زیبایی داشتنداما ، توی روابط ، عشق دریافت نمی کردند. برخی صدای خوبی داشتند اماهرگز، خواننده نشدند. برخی موقعیت مالی عالی و عده ای شغل های خوبی داشتند. اما از زندگی ناراضی و دلگیر بودند…

وقتی به احساسات درونی آنها توجه کردم از خودم سوال کردم چرا انسانها با این همه ویژگی خوب و توانمندی ، به رضایت و نتیجه دلخواه نمیرسند؟  پاسخ را در یک عبارت پیدا کردم و آن عزت نفس بود. آنها در درون باور و احساس خوبی درباره خود نداشتند.

زندگی ها و نتایج توسط شخصیت ها ساخته می شود. و  زیر بنای شخصیت هر انسانی با عزت نفس ساخته میشود. عزت نفس یعنی احساسی که یک فرد نسبت به خود دارد. آیا خودش را عزیز و دوست داشتنی می بیند یا حقیر و محروم ؟ آیا خود را لایق و ارزشمند و قابل احترام می بیند؟ هر احساسی که به خود داری در تصمیمات، انتخابها، نتایج  و حتی روابط شما اثر میگذارد. اگر حس خوبی به خود نداشته باشی و احساس بی کفایتی و بی ارزشی کنی یا خودت را مدام با دیگران مقایسه کنی، نمی توانی به نتایج دلخواهت برسی. و یا حتی اگرهم برسی، نمی توانی از آنچه به دست آوردی لذت ببری.

در حقیقت اگر انسان را به درخت تشبیه کنیم عزت نفس، ریشه آن میشود. هر درخت شاخ و برگ و تنه و میوه دارد. میوه این درخت، محصول ریشه خوب هست. انسان هم اگر به ریشه و درون خود برسد، محصول این تلاش، آرامش و شادی و سلامتی است. تصور کن خانه ای زیبا را به تو نشان می دهند با نمایی بی نظیر و تو با همون نگاه اول شیفته این خانه می شوی. بعد به تو می گویند : درون خانه موریانه زده . در این صورت آیا حاضری این خانه را بخری ؟ مطمئن هستم میگی : هرگز پولی بابت یک خانه زیبا ، اما توخالی نخواهم داد. درسته ، نباید هم پولی پرداخت کنی چون انتظار تو از خانه، حریم امن است نه صرفا زیبایی. برخی انسان ها هم شبیه همین خانه هستند. وقتی انسانی ارزش خود را نداند و احساس خوبی به خود ندارد، از درون پوک میشود و فرو میریزد. برای اینکه بتونی پدر یا مادر خوبی باشی ، ازدواج مناسبی داشته باشی، معاملات بزرگی انجام بدی ، کسب و کار پررونقی داشته باشی ، لازمه اش اینه که احساس خوبی به خودت و عزت نفس داشته باشی.باید درونی پر و غنی داشته باشی.

تا خودت را دوست نداشته باشی و باور نکنی ارزشمند هستی، چطور میتوانی از ظرفیت های وجودت استفاده کنی ؟ عزت نفس یعنی احساسی که نسبت به ارزشمند بودن وجودت داری. چقدر خودت را عزیز میدانی ؟

در گذشته تاوان زیادی برای نداشتن عزت نفس دادم. و درست از جایی که تلاش کردم عاشق خودم شوم و از خودم مراقبت کنم و به پشتیبانی از خودم بلند شوم، همه چیز در زندگیم تغییر کرد. در حال حاضر مهمترین هدف زندگیم ساختن دنیای درون خودم هست. دیگه مثل سابق تلاش نمیکنم افراد و موقعیتها را تغییر دهم بلکه مسئولیت همه زندگی را به عهده گرفتم و باور دارم اگر به دنبال زیبا شدن زندگی بیرون هستم ، قبلش باید درونم را زیبا کنم . درون که زیبا شد، بیرون زیبا می شود. پس باور کن که رسالت تو ، ساختن خویش است.

دلایل عزت نفس پایین

همه چیز به ذهن ناخودآگاه  و آنچه درون آن است برمیگردد. مهمه که فرد از ابتدای کودکی تا کنون چه پیام هایی درباره خود گرفته. چه چیزهایی درباره خود دیده و شنیده؟ حتی احساسی که والدین نسبت به جنین دارند، در شکل گیری میزان عزت نفس کودک اثر دارد. به همین خاطر در برخی کشورها ، پزشکان مجاز به اعلام جنسیت جنین به والدین نیستند . زیرا اگر جنسیت ، مطابق میلشون نبود ، روی احساسی که به جنین دارند اثر میگذارد و فرزند در رحم مادر از همون زمان، عزت نفسش تخریب میشود.

اگرکودک، بخاطر اشتباهاتش مدام تحقیر شود. پیامی که از والدین دریافت میکند اینه که: (من بی ارزش و بی عرضه هستم)

اگر معلم، دانش آموز را بخاطر نمره پایین ملامت کند، پیامی که دانش آموز میگیرد این است که:(من تنبل و بی ارزشم)

اگر رئیسی زیردستانش را بخاطر خطاها یا اهمال کاری و…توهین و تحقیر کند، پیامی که آنها دریافت می کنند این است که:

(من، قابل احترام و دوست داشتنی نیستم. من باهوش نیستم)

اگر همسری، ضعف های همسرش را مدام گوشزد کند، پیامی که همسر دریافت میکند این است که:(من لایق عشق نیستم. من دوست داشتنی نیستم)

همه این طرز برخوردها، ناراحت کننده هست و همین حرفها تونسته خیلی آدم ها را نسبت به خود بدبین کند.  خود من یک جاهایی قربانی همین سخن ها شده بودم . و از رویاهای خودم یک زمانی دست کشیدم .و نهایتا بخاطر عدم خودباوری خیلی چیزها را از دست دادم. اما میخواهم درباره یک حقیقت معنوی سخن بگم. حقیقتی که باورش ، تو را متحول میکند . اینکه هویت و ارزشمندی ما توسط پروردگار تعریف شده. ما عزیز خدا هستیم. جاودانه ، ارزشمند، الهی و معنوی.

هویت ما توسط گفتارهای نامربوط دیگران تعیین نمی شود. روح خالق در همه ذرات وجودمان هست. خداوند به هر انسانی تاج عزت بخشیده اما ، ما این حقیقت ناب را از یاد بردیم . تو یک موجود فیزیکی با نتایج قابل رویت نیستی. بلکه وجودی الهی با شگفتی های منحصر به فرد هستی که لایق عشق و احترامی. هرآنچه خدا دارد ، تو هم داری. اگر خدا خالق است ، تو هم خالقی. اگر مهربان و بخشنده هست تو هم ، هستی.اگر یکتا هست تو هم یکتا و منحصر به فردی.

همیشه به یاد داشته باش، درون تو  یک خود مقدس الهی ، زیست میکند. خودی که ویژگی های الهی دارد. هرچقدرهم که دیگران تو را نادیده بگیرند، کسی قادر نیست آنچه خداوند به تو بخشیده را از تو بگیرد. هیچ جمله ای ، هیچ توهین و تحقیری، هیچ بی توجهی مانع از این نمی شود که خداوند تو را نادیده بگیرد.هیچ چیز نمیتواند خود الهی را از تو بگیرد. آن روح الهی هر لحظه با تو هست. چه درمانده و ضعیف باشی چه قوی و باهوش. چه سیاه یا سپید. شاه یا گدا. او در تو زندگی میکند. تنها چیزی که مانع ندیدن این خود، میشود افکار منفی غیر الهی است که کسی درباره خود دارد.

هویت تو، همان روح خداگونه درونت هست. همان خود مقدسی که برای رسالتی مهم به این دنیا آمده.او میداند  تو ،عزیز و ارزشمندی. به قضاوتهای اشتباهی که درباره خود شنیدی، بی اعتنا باش. و از این لحظه به بعد هر زمان که احساس بدی به خود داشتی، به خودت بگو : مهم نیست چه نتایجی تا این زمان داشتم، چاق یا لاغرم. زیبا یا زشتم…مهم این است که مخلوق قابل ستایش پروردگار مهربانم. آن خدای مهربان در من جاری است . هر لحظه  با من در ارتباط است.من خود او هستم. من خدا هستم. ارزشمندهستم. جاودانه ام. در کار پروردگار هیچ نقصی وجود ندارد. این ما هستیم که خود را محدود می بینیم. برای روح ، عناوین و القاب و نتیجه ، معیار ارزشمندی نیست. این نفس است که با برچسبها ، به دنبال تمایز و برتری است. روح در عین فروتنی ، همه را خدامی بیند و به دنبال اثبات خود نیست زیرا که گوهر خود را دیده و میشناسد.

وقتی هویت معنوی خود را باور کردی، احساست نسبت به خودت تغییر میکند. اینجاست که خداوند قدم به میدان میگذارد. خصلتهای الهی ات را یادآوری میکند. خود مقدس تو نیازی به تعریف و تایید دیگران ندارد. نیاز ی به بودن و نبودن انسانها برای حال خوب ندارد.

روزهایی بود که با وجودی که میدانستم زن زیبا و جذابی هستم اما، محتاج تعریف و تایید دیگران بودم. خیلی از کارهایی که انجام میدادم، بخاطر این بود که بهم توجهی بشه یا تایید بشم. و دنبال این بودم که مبادا کاری کنم که کسی را ناراحت کنم. و عشق خود  را ازمن دریغ کنند . پس از سالها که روی خودم و عزتمندی ام کار کردم و آموزش دیدم، حالا میفهمم اون روزها ضعیف ترین خودم بودم. اما امروز، از آن جهل بیرون آمدم و سالیانی است که در آرامش عمیق فارغ از گفته های دیگران زندگی میکنم. هم اینک هر روز و هر لحظه به فکر ارزشمندی و مراقبت از عزتم هستم. زیرا باور کردم پروردگار، مرا بزرگ و  لایق آفریده. دیگه نظر دیگران برایم مهم نیست و هر روز تلاش میکنم  نظر خداوند را به خود جلب کنم. نیاز ی به تمجیدها ندارم . با گوش، هر تعریفی را میشنوم اما در دل خدا را سپاس می گویم که عشقش را از طریق کلام این مردم به من میرساند. من یاد گرفتم فارغ از هر شرط یا نتیجه ای ، بی قید وشرط خودم را باور کنم و بپذیرم که در این جهان ، مهمترین اولویت ، هستم. از زمانی که این باور الهی را به خود پیدا کردم ، همه چیز برایم تغییر کرد.

تو هم خودت را شایسته عشق و احترام ببین. تا ببینی که درهای سعادت به رویت باز میشود. و تاریکی های وجودت با عشق به خودت، به روشنی میرسد. تصمیم بگیر قدر خودت را بدونی . هرلحظه و هرلحظه و هر لحظه به خودت یادآوری کن که ، ارزشمند، دوست داشتنی و لایق هستی. بگذار کائنات ، صدای احساس تو را بشنود . وقتی خودت را لایق دیدی، جهان هم در راستای لیاقت هایت ، آنچه را میخواهی به تو می بخشد. همیشه خودت را در وفور نعمت تجسم کن و خود را لایق عشق های بزرگ ببین.و هرگز برای جلب توجه دیگران ، عشق را گدایی نکن. وقتی تو فهمیدی کی هستی ، میتوانی عاشق خودت باشی. و زمانی که به خودت عشق ورزیدی، دیگران هم مجذوب تو خواهند شد.و دیگر لازم نیست برای کسب محبت، ارزشهای درونت را نادیده بگیری.یا برای اینکه دوستت بدارند، به هر خواسته ای تن دهی.

بی هیچ قید و شرطی به خودت عشق بورز. به همین موهای وزوزی ات، قد کوتاهت، به همین میزان هوشت، به هر آنچه در تو هست عشق بورز. هرچه هستی زیبا و ارزشمندی. لازم نیست منتظر بمونی تا دیگری بهت بگه زیبایی. اول خودت را عاشقانه در آغوش بگیر و بعد دیگری را در آغوش بگیر . درونت که لبریز عشق شد، از آن میتوانی با اقتدار و از بی نیازی ،به دیگران هم عشق بورزی. به خاطر داشته باش به هر چه محتاج شدیم، از همان نقطه آسیب می خوریم.

تو برای من مهم هستی و با همه وجود میخواهم ، از زندگیت لذت ببری. و هرآنچه نوشتم از قلبم بوده.خدا با این نوشته ها، قلب تو را به سمت عزتمندی هدایت میکند. هر صبح موقع بیداری به خودت بگو : من خدایی هستم که یک روز زیبا به من بخشیده شده. امروز  برای ارزشمند کردن خودم ، تلاشی میکنم . به یاد خود بیاور که هرآنچه داری امانت الهی است . ذهن، قلب، کلام، دست، پا ، گوش…به خودت بگو قلب من ،قلب خداست، با قلب خدا امروز چه احساساتی را باید تجربه کنم؟ زبان من ، زبان خداست، با زبان خدا چه بگویم ؟ با پای خدا به کجا قدم بگذارم؟ و…

یادآوری این عظمت الهی و مراقبت از تاج عزتت، از تو انسان زیبای دیگری میسازد. انسانی که قدرتش را از درون می گیرد نه بیرون. انسانی که وجودش ایمن و آرام است و کلامش شفای قلب است. چنین انسانی چون قدر خود را میداند ، دیگر هر اندیشه ای را به خود راه نمیدهد و به دیگران فرصت بی عزت کردنش را نمی دهد و در عین حال از عزت دیگری هم مراقبت میکند. همواره خدا را در خودت ببین تا در مسیر عشق الهی، باعزت بمانی. خداوند تو را ، لایق بهترین ها قرار داده. عاشقتم